نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

نازنین زهرای ما

اخلاق خوب و بد تو

بالاخره تابستان هم تمام شد خیلی فصل سختی برای من بود که با شیرین زبونیهای تو شیرین و با اذیت های تو سخت میشد. این مدت دو تا عادت اخلاقی درون تو به وجود اومد اول عادت خوبت و میگم بعد هم عادت بدت رو: عادت خوبت این بود که از شنبه همین هفته یعنی از 30 شهریور تصمیم گرفتیم که بعلت تمام شدن دو سالگی شیشه رو ازت بگیریم.روز اول خیلی برات سخت بود دائم اسمش و می آوردی و گریه میگردی ظهر یک ساعت بغلت کردم و راه رفتم و لالایی خوندم تا خوابت برد . شب هم با هزار زحمت تونستم ساعت 1:15 نصف شب بخوابونمت. هربار که از خواب بیدار میشدی بهت میگفتم که دخترم دیگه بزرگ شده و شیشه برای نینی کوچولوهاست. دیگه خیلی که بهونه میگرفتی واست قصه میساختم ...
1 مهر 1392

نظر سنجی

سلام لطفا حتما حتما با دقت نظر بدید. میخوایم واسه داداش نازنین زهرا اسم انتخاب کنیم اما واقعا توش موندیم دلمون میخواد اسمش به اسم نازنین بیاد حالا یا اولش یا آخرش خیلی هم قشنگ و با معنی باشه. لطفا یه اسم خیلی خیلی خوب پیشنهاد بدید. دلم میخواد از بین اسم دوستهای وبلاگیمون یه اسم خوشکل بذاریم. از همتون پیشاپیش ممنونم . ...
24 شهريور 1392

شیرین زبونی های تو

از شیرین زبونی های این روزهات هر چی بگم کم گفتم اینها فقط یه بخشی از اونهاست که الآن یادم میاد: شکلات : شی لی کات خود کار : خ کار وقتی شیطونی میکنی ازت میپرسم داری چیکار میکنی ؟ میگی ( دارم اژیت میتونم ) وقتی بابایی داره آماده میشه بره سر کار میگی : ( نلو سر کار . خودم میلم. میلم پول بیالم) وقتی پسر عمه طاها میاد خونه مادر از تو خونه بلند داد میزنی میگی : ( طاخا گوگولی بیا ) هرچی بهت میگیم شیشه نخور دیگه بزرگ شدی گوش نمیدی و با زور ازمون میگیری و میخوری وقتی کامل تموم شد میای شیشه بهم میدی و میگی : ( دیده  بژرگ شودم شیشه نیمیخولم ) چند روز پیش قابلمه پلاستیکیتو برداشته بودی و گذاشته بودی رو گاز دست ...
18 شهريور 1392

تولدت مبارک

سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی ، تولدت مبارک زندگیم دیگه رویی ندارم که بگم ببخشید که دیر آپ میکنم علت هاشو توی پست قبلی گفتم. میرم سراغ اصل مطلب روز تولدت. صبح روز تولدت ساعت نه و نیم صبح بیدارت کردم که بریم بهداشت دستت و گرفتم و چون بابا سعید خونه نبود دوتایی پیاده راهی بهداشت شدیم بعد از یک ساعت که بخاطر شما که یا گشنه بودی یا تشنه بودی یا میخواستی بازی کنی یا چیز خاصی و نگاه کنی رسیدیم بهداشت دوتاییمون انقدر خسته شده بودیم که نای حرف زدم با مسئولهارو نداشتیم یه نیم ساعتی نشستیم و بقیه رو نگاه کردیم تا رفتیم سراغشون و چکاپت کردیم. رشد قدت خیلی عالی بود از طبیعی هم کمی بیشتر اما اصلا توی شش ماه اضافه وزن نداشتی . خیلی حا...
16 شهريور 1392

روزت مبارک

تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من:                                                          (( نازنین زهرا ))   خداوند لبخند زد........                                دختر آفریده شد...
16 شهريور 1392

خبرهای جدید در زندگی تو

سلام عشق پاکم ، میدونم خیلی دیر آپ کردم اگه بخوام دلیل هاشو دونه به دونه بگم واست خسته میشی پس کلی میگم. توی زندگی خانوادگی ما کلی اتفاق هایی جدید افتاده که قراره زندگیمون و کامل تغییر بدند. اول از همه بالاخره بعد از چهار سال از زندگی مشترک من و بابایی تصمیم گرفتیم عزممون و جذب کنیم و خونه بسازیم تا دیگه توی خونه خودمون زندگی کنیم نه تو خونه ی مادر جون که میدونم بخصوص توی این دو سالی که تو کوچولوی ناز اومدی دنیا سرو صدا ها و اذیت های تو اذیتشون میکنه هرچند که میدونم ته دلشون دوستت دارند. خلاصه که تمام طلاها و سرمایه های زندگیمون و گذاشتیم وسط و کلی وام گرفتیم و داریم خونه میسازیم ایشالله اگه خدا مثل همیشه هوامون و داشته باشه تا چند ماه دیگه...
19 مرداد 1392