نمایش روز درخت کاری درمدرسه
دو سه روز قبل از روز درختکاری یه فکری به ذهنم رسیده بود که هرجوری شده شما رو توی فعالیت های مدرسه شرکت بدم. توی فکر انجام یه تئاتر بودم . با مامان دوستت فاطمه درموردش حرف زدم. اونم گفت که بریم و با معاون پرورشی این موضوع و مطرح کنیم . منم سریع ماشین و روشن کردم و مامان دوستت و سوار کردیم و راهی مدرسه شدیم. وقتی موضوع و با معاون پرورشی تون خانم روستا مطرح کردیم از اون استقبال کرد. همون روز نمایشنامه شو نوشتم و به مامان دو تا از دوستان فاطمه و ستایش زنگ زدم و بهشون گفتم. اونا هم قبول کردند که توی این نمایش باشند. فاطمه نقش دختر ، ستایش نقش مادر و شما هم نقش درخت . علت اینکه به شما نقش درخت و دادم اول این بود که اون روز، درختکاری بود و ...