بهترین بهار با تو...
باز هم با کلی تاخیر اومدم. اول از همه عید همتون مبارک و امیدوارم امسال همون سالی باشه که قراره تموم آرزوهای خوشمون برآورده بشه.
روزها داره میگذره و پاره ی تنمون هر روز بیشتر توی دلمون جا میگیره حالا دیگه شده تمام زندگی من و بابا سعید. پارسال اینجور موقع ها خونه سوت و کور بود و تقریبا هر روز بخاطر شرایط سخت بارداریم روز سخت و تلخی بود اما این روزها که میوه ی عشقمون همیشه کنارمه گاهی احساس میکنم که رویا میبینم و از خدا میخوام حتی اگر خوابم هیچوقت از این خواب شیرین بیدار نشم.
نازنین عزیزمون بابا ، به به ، بووه ، ده ده ، آبه میگه . اما سینه خیزش بصورت دنده عقبه!!!! فوق العاده هم کنجکاو.
بهترین هدیه ی زندگی من و پدرت عاشقانه تر از هر ثانیه دوستت داریم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی